_دوست ندارم
_چرا؟
_اون روزی بلیز قشنگه ی بابا و که مامان براش خریده بود و سوزوندی.
_من نسوزوندم
_چرا تقصیر تو بود؛تازه بابا همش از دست تو سرفه می کنه.
_خوب کوچولو من چه طوری بهش بگم که بدردش نمی خورم.
(گفتگوی بین یه سیگار و یه کوچولو)
_چرا؟
_اون روزی بلیز قشنگه ی بابا و که مامان براش خریده بود و سوزوندی.
_من نسوزوندم
_چرا تقصیر تو بود؛تازه بابا همش از دست تو سرفه می کنه.
_خوب کوچولو من چه طوری بهش بگم که بدردش نمی خورم.
(گفتگوی بین یه سیگار و یه کوچولو)
1 Comments:
خيلی عالی بود ای والله
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
<< Home