Monday, March 27, 2006

_دوست ندارم
_چرا؟
_اون روزی بلیز قشنگه ی بابا و که مامان براش خریده بود و سوزوندی.
_من نسوزوندم
_چرا تقصیر تو بود؛تازه بابا همش از دست تو سرفه می کنه.
_خوب کوچولو من چه طوری بهش بگم که بدردش نمی خورم.
(گفتگوی بین یه سیگار و یه کوچولو)

1 Comments:

Blogger saboo said...

خيلی عالی بود ای والله

7:19 PM  

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home